پنجشنبه ۰۱ شهریور ۰۳ ۲۰:۴۹ ۸ بازديد
گفت: «حتماً غلتیده رنگ مو , سالن زیبایی در تهران , آمبره , ایرتاچ , بالیاژ , قیمت , مدل مو , بوتاکس , بیبی لایت , پروتئین تراپی , تمام دکلره , سامبره , کراتینه , لایت , هزینه , ترکیب مو , هایلایت , نانو کراتین , سالن آرایشگاه است. خانم گلدیس دستور داد: «سرت را پایین بیاور و به اطراف نگاه کن، ساموئل،» و ساموئل اطاعت کرد. اما او هیچ انگشتری پیدا نکرد. آنها لایت مو یک دقیقه به جستجو ادامه دادند.
خانم هریس برگشته بود پشت میز. و ناگهان فریاد زد: “اینجرنگ مو , سالن زیبایی در تهران , آمبره , ایرتاچ , بالیاژ , قیمت , مدل مو , بوتاکس , بیبی لایت , پروتئین تراپی , تمام دکلره , سامبره , کراتینه , لایت , هزینه , ترکیب مو , هایلایت , نانو کراتین , سالن آرایشگاه است!” “چی!” دیگری گریه کرد “چرا، من آنجا را نگاه کردم!” خانه دار توضیح داد: “زیر پای میز هایلایت مو بود.” “آه!” دیگری گفت و انگشتر گرانبها را روی انگشتش گذاشت.
ساموئل غرق در حیرت شد. اما آن چیزی بود که لحظه ای بعد احساس کرد. الهه اش رو به او کرد. او گفت: «نه. “متأسفم، ساموئل، اما برای من غیرممکن رنگ مو , سالن زیبایی در تهران , آمبره , ایرتاچ , بالیاژ , قیمت , مدل مو , بوتاکس , بیبی لایت , پروتئین تراپی , تمام دکلره , سامبره , کراتینه , لایت , هزینه , ترکیب مو , هایلایت , نانو کراتین , سالن آرایشگاه نانو کراتین مو است که آنچه از من میخواهی انجام دهم.” گیج به او خیره شد.
او ادامه داد: «من جایی برای سوفی پیدا کردم، و این تنها کاری رنگ مو , سالن زیبایی در تهران , آمبره , ایرتاچ , بالیاژ , قیمت , مدل مو , بوتاکس , بیبی لایت , پروتئین تراپی , تمام دکلره , سامبره , کراتینه , لایت , هزینه , ترکیب مو , هایلایت , نانو کراتین , سالن آرایشگاه است که میتوانم انجام دهم.» “خانم گلدیس!” او فریاد زد. او گفت: «واقعاً، من فکر میکنم که دیگر نباید از من بخواهید. من درک می کنم.
که رنج زیادی در بین مردم آسیاب وجود دارد، و من هر سالن زیبایی تهران کاری از دستم بر می آید برای تسکین آن انجام می دهم. اما در مورد بردن همه کارمندان به خانه پدرم – این به سادگی پوچ رنگ مو , سالن زیبایی در تهران , آمبره , ایرتاچ , بالیاژ , قیمت , مدل مو , بوتاکس , بیبی لایت , پروتئین تراپی , تمام دکلره , سامبره , کراتینه , لایت , هزینه , ترکیب مو , هایلایت , نانو کراتین , سالن آرایشگاه است. پسر کلماتی پیدا نکرد.
فقط می توانست به او خیره شود. خانم گلدیس بهترین سالن زیبایی در تهران گفت: “همین رنگ مو , سالن زیبایی در تهران , آمبره , ایرتاچ , بالیاژ , قیمت , مدل مو , بوتاکس , بیبی لایت , پروتئین تراپی , تمام دکلره , سامبره , کراتینه , لایت , هزینه , ترکیب مو , هایلایت , نانو کراتین , سالن آرایشگاه است.” و در مورد آن دانه های گل – هر کاری که می توانید برای پیدا کردن آنها انجام دهید.
چند روز دیگه میخوام اگه بخوام اصلا رنگ مو , سالن زیبایی در تهران , آمبره , ایرتاچ , بالیاژ , قیمت , مدل مو , بوتاکس , بیبی لایت , پروتئین تراپی , تمام دکلره , سامبره , کراتینه , لایت , هزینه , ترکیب مو , هایلایت , نانو کراتین , سالن آرایشگاه استفاده کنم. می فهمی؟» او با لکنت گفت: “بله، خانم گلدیس.” او دیده بود که او با نگاهی سریع به خانه دار نگاه می کند.
و او بالاخره داشت درک می کرد. او افزود: “خودت آنها را نزد من بیاور.” “خداحافظ.” او گفت: «خداحافظ، خانم گلدیس،» و بیرون رفت. با تعجب به طبقه پایین رفت. اما قبل از رسیدن به نیمه راه از اولین پله، همه چیز را فراموش کرده بود به جز آن کلمات باورنکردنی: “ساموئل، دوستت دارم!” مثل صدای شیپور در سرش زنگ می زدند. او نمیتوانست خود را نگه دارد. او نمیتوانست چنین رازی را از بین ببرد. سوفی با او به سمت در رفت. و او را بیرون برد و با او زمزمه کرد. کودک با هیبت در چشمان او خیره شد. “ساموئل!” او زمزمه کرد: “حتما قصد دارد با تو ازدواج کند!” پسر با ناراحتی شروع کرد. “با من ازدواج کن!” او نفس نفس زد. “با من ازدواج کن!” “چرا، بله!” گفت سوفی “منظور او چه چیز دیگری می تواند باشد؟” این پوزر بود. او فریاد زد: “اما – اما -“. “این پوچ رنگ مو , سالن زیبایی در تهران , آمبره , ایرتاچ , بالیاژ , قیمت , مدل مو , بوتاکس , بیبی لایت , پروتئین تراپی , تمام دکلره , سامبره , کراتینه , لایت , هزینه , ترکیب مو , هایلایت , نانو کراتین , سالن آرایشگاه است!” “اینطور نیست، ساموئل! او تو را دوست دارد!» اما من چیزی جز یک پسر فقیر نیستم! “اما، ساموئل، او پول زیادی دارد!” این طور به ذهن ساموئل خطور نکرده بود.
خانم هریس برگشته بود پشت میز. و ناگهان فریاد زد: “اینجرنگ مو , سالن زیبایی در تهران , آمبره , ایرتاچ , بالیاژ , قیمت , مدل مو , بوتاکس , بیبی لایت , پروتئین تراپی , تمام دکلره , سامبره , کراتینه , لایت , هزینه , ترکیب مو , هایلایت , نانو کراتین , سالن آرایشگاه است!” “چی!” دیگری گریه کرد “چرا، من آنجا را نگاه کردم!” خانه دار توضیح داد: “زیر پای میز هایلایت مو بود.” “آه!” دیگری گفت و انگشتر گرانبها را روی انگشتش گذاشت.
ساموئل غرق در حیرت شد. اما آن چیزی بود که لحظه ای بعد احساس کرد. الهه اش رو به او کرد. او گفت: «نه. “متأسفم، ساموئل، اما برای من غیرممکن رنگ مو , سالن زیبایی در تهران , آمبره , ایرتاچ , بالیاژ , قیمت , مدل مو , بوتاکس , بیبی لایت , پروتئین تراپی , تمام دکلره , سامبره , کراتینه , لایت , هزینه , ترکیب مو , هایلایت , نانو کراتین , سالن آرایشگاه نانو کراتین مو است که آنچه از من میخواهی انجام دهم.” گیج به او خیره شد.
او ادامه داد: «من جایی برای سوفی پیدا کردم، و این تنها کاری رنگ مو , سالن زیبایی در تهران , آمبره , ایرتاچ , بالیاژ , قیمت , مدل مو , بوتاکس , بیبی لایت , پروتئین تراپی , تمام دکلره , سامبره , کراتینه , لایت , هزینه , ترکیب مو , هایلایت , نانو کراتین , سالن آرایشگاه است که میتوانم انجام دهم.» “خانم گلدیس!” او فریاد زد. او گفت: «واقعاً، من فکر میکنم که دیگر نباید از من بخواهید. من درک می کنم.
که رنج زیادی در بین مردم آسیاب وجود دارد، و من هر سالن زیبایی تهران کاری از دستم بر می آید برای تسکین آن انجام می دهم. اما در مورد بردن همه کارمندان به خانه پدرم – این به سادگی پوچ رنگ مو , سالن زیبایی در تهران , آمبره , ایرتاچ , بالیاژ , قیمت , مدل مو , بوتاکس , بیبی لایت , پروتئین تراپی , تمام دکلره , سامبره , کراتینه , لایت , هزینه , ترکیب مو , هایلایت , نانو کراتین , سالن آرایشگاه است. پسر کلماتی پیدا نکرد.
فقط می توانست به او خیره شود. خانم گلدیس بهترین سالن زیبایی در تهران گفت: “همین رنگ مو , سالن زیبایی در تهران , آمبره , ایرتاچ , بالیاژ , قیمت , مدل مو , بوتاکس , بیبی لایت , پروتئین تراپی , تمام دکلره , سامبره , کراتینه , لایت , هزینه , ترکیب مو , هایلایت , نانو کراتین , سالن آرایشگاه است.” و در مورد آن دانه های گل – هر کاری که می توانید برای پیدا کردن آنها انجام دهید.
چند روز دیگه میخوام اگه بخوام اصلا رنگ مو , سالن زیبایی در تهران , آمبره , ایرتاچ , بالیاژ , قیمت , مدل مو , بوتاکس , بیبی لایت , پروتئین تراپی , تمام دکلره , سامبره , کراتینه , لایت , هزینه , ترکیب مو , هایلایت , نانو کراتین , سالن آرایشگاه استفاده کنم. می فهمی؟» او با لکنت گفت: “بله، خانم گلدیس.” او دیده بود که او با نگاهی سریع به خانه دار نگاه می کند.
و او بالاخره داشت درک می کرد. او افزود: “خودت آنها را نزد من بیاور.” “خداحافظ.” او گفت: «خداحافظ، خانم گلدیس،» و بیرون رفت. با تعجب به طبقه پایین رفت. اما قبل از رسیدن به نیمه راه از اولین پله، همه چیز را فراموش کرده بود به جز آن کلمات باورنکردنی: “ساموئل، دوستت دارم!” مثل صدای شیپور در سرش زنگ می زدند. او نمیتوانست خود را نگه دارد. او نمیتوانست چنین رازی را از بین ببرد. سوفی با او به سمت در رفت. و او را بیرون برد و با او زمزمه کرد. کودک با هیبت در چشمان او خیره شد. “ساموئل!” او زمزمه کرد: “حتما قصد دارد با تو ازدواج کند!” پسر با ناراحتی شروع کرد. “با من ازدواج کن!” او نفس نفس زد. “با من ازدواج کن!” “چرا، بله!” گفت سوفی “منظور او چه چیز دیگری می تواند باشد؟” این پوزر بود. او فریاد زد: “اما – اما -“. “این پوچ رنگ مو , سالن زیبایی در تهران , آمبره , ایرتاچ , بالیاژ , قیمت , مدل مو , بوتاکس , بیبی لایت , پروتئین تراپی , تمام دکلره , سامبره , کراتینه , لایت , هزینه , ترکیب مو , هایلایت , نانو کراتین , سالن آرایشگاه است!” “اینطور نیست، ساموئل! او تو را دوست دارد!» اما من چیزی جز یک پسر فقیر نیستم! “اما، ساموئل، او پول زیادی دارد!” این طور به ذهن ساموئل خطور نکرده بود.